اسلام: دين تناقضها
اين روزها هيچ كاري دستم خودم نيست. همه اجباري است. مثل يك تبعيدي يا زنداني. امروز هم سر كلاسي مذهبي به اجبار نشسته بودم و طلبه جواني استاد بود. باور كنيد داشت جان ميكند وقتي درس ميداد. استدلالهايش آنقدر ضعيف و سخيف بود كه بيشتريها را به خنده وا ميداشت. سخنانش پر از تناقض بود. حاضرين در كلاس كلي سئوال پيچش ميكردند و از او توضيح ميخواستند، اما مگر ميتوانست. خودش هم انگاري پي برده بود كه دين اسلام دين تناقضها است. از آيهاي دفاع ميكرد در حالي كه آيهاي ديگر نفي ميشد!
مثالي آورد از يكي از آيههاي قرآن: "لااكره في دين"؛ يعني: "اجباري در دين نيست". در حالي كه در آيهاي ديگر آمده كه برترين و بالاترين دين در بين اديان، دين اسلام است و تنها اين دين است كه در آخرت نزد خدا مقبول خواهد بود. متاسفانه آيهها و سورههايي را كه استاد در كلاس به آنها استناد كرد، به ياد ندارم. ولي كساني كه مسلماناند، به خوبي با اين دو آيه آشنا بوده و ميدانند متعلق به چه سورههايي هستند.
مثالي آورد از يكي از آيههاي قرآن: "لااكره في دين"؛ يعني: "اجباري در دين نيست". در حالي كه در آيهاي ديگر آمده كه برترين و بالاترين دين در بين اديان، دين اسلام است و تنها اين دين است كه در آخرت نزد خدا مقبول خواهد بود. متاسفانه آيهها و سورههايي را كه استاد در كلاس به آنها استناد كرد، به ياد ندارم. ولي كساني كه مسلماناند، به خوبي با اين دو آيه آشنا بوده و ميدانند متعلق به چه سورههايي هستند.
كلي بحث و جدل شد بابت اين دو آيه و طلبه جوان مورد پرسش بسيار قرار گرفت، اما علم سفسطه نيز نتوانست به يارياش بيايد و تقريبا بازنده كلاس شد.
غير از اين مسئله، نكتهاي ديگر كه در كلاس امروز خيلي نمود داشت و همه از جمله طلبه جوان هم دريافت، ضعيف شدن اعتقادات مردم است؛ مخصوصا قشر جوان. اين را خود استاد نيز رسما اعتراف كرد كه جوانان نسبت به اسلام سست شدهاند. تقريبا سر كلاس كسي نبود كه آيهها را يكي پس از ديگري زير سئوال نبرد. كساني هم كه ساكت بودند، سرهايشان روزي ميز بود و چرت ميزدند.
قصدم توهين به اسلام نيست؛ به كساني كه اسلام را انتخاب كردهاند، احترام ميگذارم؛ اما متاسفانه برخلاف تمام ادعاهاي اسلام در قرآن، در عمل، اين مسئله برعكس است و جز دين اسلام دين ديگري مورد پسند خداوند نيست كه به نظرم اين عين انحصارطلبي دين اسلام است. بحث درباره اين مسئله هم مفصل است و هم خطرناك. امروز هم كلي با اين طلبه جوان كلنجار رفتيم. اما اين دين اسلام آنقدر دايره ظرفيتاش كوچك است كه خيلي سريع و با پرسشي از دايره اسلام بيرون بيفتي و مهدورالدم شوي.
غير از اين مسئله، نكتهاي ديگر كه در كلاس امروز خيلي نمود داشت و همه از جمله طلبه جوان هم دريافت، ضعيف شدن اعتقادات مردم است؛ مخصوصا قشر جوان. اين را خود استاد نيز رسما اعتراف كرد كه جوانان نسبت به اسلام سست شدهاند. تقريبا سر كلاس كسي نبود كه آيهها را يكي پس از ديگري زير سئوال نبرد. كساني هم كه ساكت بودند، سرهايشان روزي ميز بود و چرت ميزدند.
قصدم توهين به اسلام نيست؛ به كساني كه اسلام را انتخاب كردهاند، احترام ميگذارم؛ اما متاسفانه برخلاف تمام ادعاهاي اسلام در قرآن، در عمل، اين مسئله برعكس است و جز دين اسلام دين ديگري مورد پسند خداوند نيست كه به نظرم اين عين انحصارطلبي دين اسلام است. بحث درباره اين مسئله هم مفصل است و هم خطرناك. امروز هم كلي با اين طلبه جوان كلنجار رفتيم. اما اين دين اسلام آنقدر دايره ظرفيتاش كوچك است كه خيلي سريع و با پرسشي از دايره اسلام بيرون بيفتي و مهدورالدم شوي.
No comments:
Post a Comment