از شاهكارهاي ايراني
همان طور كه ابتدا خبر آمد به دليل كمبود بنزين آشغالها در كوچه و خيابانهاي تهران ميماند و بعد مسئله فاش شد كه چون كارگران افغاني از كشور اخراج شده اند و كارگران ايراني نيز حاضر به جمعآوري آشغالها نيستند و بنزين بهانه بود، اين مسئله تاخير پروازهاي داخلي نيز به همين صورت جالب است و موضوع ظاهرا چيز ديگري است.
چند روز پيش با يكي از حراستيهاي فرودگاه مهرآباد صحبت ميكردم. بحث كشيده شد به تاخير پروازها. البته اول كار هيچ در اين باره حرفي نميزد و مدام صحبت را عوض ميكرد. يك مقدار هم مشكوك شده بود كه چرا در اين باره كنجكاوم. ولي كلي كلنجار رفتم تا اعتمادش را جلب كردم و خودم را كامل زدم به پرتي تا باور كند كه آنقدر شوتم كه اين مسائل برايم زياد مهم نيست و برايش خطري ندارد. از يك حراستي حرف بيرون كشيدن كار بسيار دشواريست و كار فني ميخواهد.
بالاخره به حرف آمد و گفت كه رئيس جديد سازمان هواپيمايي چه خرابكاريهايي كرده است؛ از ماه گذشته به خاطر سهميه بندي بنزين، دستور داده كه به جاي اين كه خودروهاي سرويس مخصوص هواپيمايي به دنبال خلبانان و مهمانداران بروند، از نزديكترين آژانس محلشان براي اكيپ پرواز ماشين كرايه كنند و آژانس دور بزند و مثلا خدمه فلان پرواز را يك يا دو اتومبيل كرايه برعهده بگيرد. آژانس هم رفته درب خانه خلبان و راننده محترمش داد زده كه "آهاي يارو! چرا نميآيي؟ دير شد!" يا در مورد ديگري راننده آژانس ديده كه فلان خلبان دير كرده، حوصلهاش سر رفته و رفته و خلبان را جا گذاشته است. خلبانان هم به نشان اعتراض و اينكه احساس كردهاند به شخصيت كاريشان توهين شده است، براي دو هفتهاي كه خبرش هيچ جا درز نكرد، دست از كار كشيدند و يا به عمد دير به پروازهايشان رسيدند. اما همچنان اين مشكل وجود دارد و رئيس سازمان هواپيمايي ظاهرا زير بار نرفته است.
شايد باورش كمي مشكل باشد ولي اين صحبتهاي يك حراستي فرودگاه مهرآباد است؛ كسي كه در محوطه باند و پاي پله هواپيما مسئول حفاظت است.
چند روز پيش با يكي از حراستيهاي فرودگاه مهرآباد صحبت ميكردم. بحث كشيده شد به تاخير پروازها. البته اول كار هيچ در اين باره حرفي نميزد و مدام صحبت را عوض ميكرد. يك مقدار هم مشكوك شده بود كه چرا در اين باره كنجكاوم. ولي كلي كلنجار رفتم تا اعتمادش را جلب كردم و خودم را كامل زدم به پرتي تا باور كند كه آنقدر شوتم كه اين مسائل برايم زياد مهم نيست و برايش خطري ندارد. از يك حراستي حرف بيرون كشيدن كار بسيار دشواريست و كار فني ميخواهد.
بالاخره به حرف آمد و گفت كه رئيس جديد سازمان هواپيمايي چه خرابكاريهايي كرده است؛ از ماه گذشته به خاطر سهميه بندي بنزين، دستور داده كه به جاي اين كه خودروهاي سرويس مخصوص هواپيمايي به دنبال خلبانان و مهمانداران بروند، از نزديكترين آژانس محلشان براي اكيپ پرواز ماشين كرايه كنند و آژانس دور بزند و مثلا خدمه فلان پرواز را يك يا دو اتومبيل كرايه برعهده بگيرد. آژانس هم رفته درب خانه خلبان و راننده محترمش داد زده كه "آهاي يارو! چرا نميآيي؟ دير شد!" يا در مورد ديگري راننده آژانس ديده كه فلان خلبان دير كرده، حوصلهاش سر رفته و رفته و خلبان را جا گذاشته است. خلبانان هم به نشان اعتراض و اينكه احساس كردهاند به شخصيت كاريشان توهين شده است، براي دو هفتهاي كه خبرش هيچ جا درز نكرد، دست از كار كشيدند و يا به عمد دير به پروازهايشان رسيدند. اما همچنان اين مشكل وجود دارد و رئيس سازمان هواپيمايي ظاهرا زير بار نرفته است.
شايد باورش كمي مشكل باشد ولي اين صحبتهاي يك حراستي فرودگاه مهرآباد است؛ كسي كه در محوطه باند و پاي پله هواپيما مسئول حفاظت است.
No comments:
Post a Comment