باز هم دربهدري
باز هم به اجبار مجبور به جابجايي شدم. نزديك به يك سال است كه بيشرفها نميگذارند راحت باشم. حسابي مرا به دردسر انداختهاند. اخيرا، مجدد گفتند كه "بايد منتقل شوي جاي ديگر؛ تو خطرناكي و براي ما خطرداري!"
باور كنيد با يك قاتل و جاني اينچنين رفتار نميكنند كه با من برخورد ميكنند. اين روزها منتظر هستم تا مكان جديدم را معرفي كنند.
خدايا! كي اين چند وقت تمام ميشود تا حساب اين گرگهاي عوضي را برسم.
No comments:
Post a Comment