Wednesday, March 19, 2008

آقاي بهنود! اين اول كار است

مسعود بهنود در يادداشتي كه در وبلاگش آورده، جواب منتقدانش را داده است كه نشان مي‌دهد بعد از برنامه «ميز گردي با شما» در صداي امريكا و موضعگيري‌هايش درباره انتخابات مجلس كه به نفع حكومت بود، حسابي تحت فشار قرار گرفته است.
البته بهنود همانند گذشته منتقدانش را با ادبيات مختص به خود كه خيلي پاكيزه هم مي‌داند به سخره گرفته است كه به واقع فرار رو به جلو است و بهنود همواره در جواب منتقدين خود سعي مي‌كند از اين حربه استفاده كند و در بيشتر مواقع با سفسطه بازي حسابي ميدان را شلوغ مي‌كند كه در قسمت كامنت‌ يادداشت‌اش به خوبي مشهود است. هميشه همين طور بوده كه در پي فرار رو به جلو اش و به سخره گرفتن منتقدان كامنتي توهين‌آميز درباره خود در وبلاگش مي‌نشيند و سپس حجم عظيمي از كامنت‌ها در دفاع از بهنود و جهت گيري سياسي‌اش منتشر مي‌شود! و جالب اينكه اصل مطلب و نقدها از او به فراموشي سپرده مي‌شود.
تا به حال چندين بار بهنود از اين ترفند استفاده كرده كه بايد خدمت ايشان عرض كنم كه آقاي بهنود! اين بازي‌ها ديگر قديمي شده است. كاشكي يك روز وقت بگذارم و چند مطلب از او در وبلاگش را همراه با كامنت‌هايش انتخاب كرده و كنار هم بگذارم تا اين مسئله براي خوانندگان بيشتر آشكار شود كه بهنود چقدر انتقاد ناپذير و به قول خودش صد در صدي است. بهنود هميشه سخن از آدم‌هاي صد در صدي به ميان مي‌آورد اما به گمانم خود يكي از روشنفكران مطلق گرا و صد در صدي ست و برايم كامل مسجل شده كه جز تملق‌اش نمي‌پسندد.
البته نادر هم مرعوب بهنود نشده است و در پاسخ بهنود، جوابيه‌اي در سايت گويا منتشر كرده كه شجاعت‌اش را مي‌رساند. آفرين به نادر فتوره‌چي كه نشان داد يك روزنامه‌نگار مستقل است و هيچ گاه تسليم نمي‌شود؛ نه تسليم حكومت و نه تسليم روشنفكران خارج نشين.
من شخصا هيچ گاه در سي و دو سال عمرم تملق گويي كسي را نكرده ام و هميشه سعي كرده‌ام مستقل زندگي كنم. چه در زندگي شخصي‌ام و چه در محيط كارم مغلوب بزرگي كسي نشده‌ام. از بچگي به ياد دارم كه عشق بازي شطرنج با بزرگان را داشتم و چنين مي‌كردم و هميشه سربلند مي‌باختم و امروز نيز در تمام اموراتم مرعوب اسم كسي نخواهم شد و اگر ببينم كسي به گمانم اشتباه مي‌كند، به او تذكر مي‌دهد كه تا امروز نيز بابت همين عدم انعطاف و سرسختي در اين مورد حسابي هزينه‌ها كرده ام.
در حال حاضر افسر وظيفه هستم و چون نمي‌خواهم در اين باره اطاله كلام كنم كه درست هم نيست، بگويم كه در همين مورد سربازي بابت اينكه نتوانستم در برابر فساد بعضي از نظاميان سكوت كنم، بدجوري به دردسر افتادم كه قصد دارم در ماه‌هاي آينده درباره‌اش مفصل بنويسم كه امروز با توجه به اينكه نظامي محسوب مي‌شوم امكانش نيست.
اما خدمت آقاي بهنود عرض كنم كه جوانان امروز و امثال نادر فتوره‌چي‌ها بسيار بيدار هستند و نمي‌گذارند امثال جناب‌عالي هر طور كه بخواهيد و يا حكومت خواسته كه فعلا بر ما روشن نيست، رفتار كنيد و جامعه را به جهت‌هاي مورد نظرتان كوركورانه بكشانيد.
آقاي بهنود! اگر از انساني انتقاد نشود مطمئنا به كجي خواهد كشيد كه به نظرم شما در اين چند ساله كه از ايران خارج شده‌ايد به همين حال افتاده‌ايد. و امروزه روز ديگر برايتان خيلي سخت شده است قبول نقد و انتقادي درباره خويش. منتقدان خود را يا گمراه مي‌شماريد و يا ناچيز. اما بدانيد اين حرف‌ها ديگر اثر خود را نزد ما جوانان از دست داده است و در حكومت اسلامي پوست‌هايمان خيلي كلفت‌تر از آن چيزي كه شما مي‌پنداريد شده است. قطعا من بعد بيش از امروز مراقب شما خواهيم بود و نمي‌گذاريم به راحتي به جنبش دموكراسي خواهي در ايران لطمه بزنيد و در لباس روشنفكري ارتقاي مرتبه كنيد.
جناب عالي در مطلب اخيرتان منتقدان خود را در رديف كيهان و كيهانيان قرار داده‌ايد كه در اين باره خدمت شما عرض كنم كه من به شخصه حاضرم از نظر شما كيهاني ناميده شوم تا اينكه تملق‌ گوي جناب عالي باشم.
شما هر آن چه مي‌خواهي نثارم‌مان كن جناب بهنود اما از ديد ما در امان نخواهي بود و همواره شما و امثال‌تان را زير نظر خواهيم داشت.
آقاي بهنود! تازه اين اول كارمان است.
.
پي‌نوشت:
بله دوست من! نادر درست مي‌گويد. بهنود حرف‌هايي را كه در آن برنامه زد، دارد تكذيب مي‌كند. به نظرم بهنود خود يك بار ديگر آن برنامه را ببيند، بهتر مي‌تواند منظور من و نادر را درك كند. بهنود دقيقا دارد فرار رو به جلو مي‌كند و با متهم كردن منتقدانش مي‌خواهد بر اشتباهاتش سرپوش بگذارد.