Friday, April 4, 2008

اصلاح‌طلبان دو سر بازنده

در بازي شطرنج يك حركت اشتباه كافي‌ست تا به وضعيت بازنده رسيد و بازي را واگذار كرد. حتي اين حركت مي‌تواند در مرحله شروع بازي صورت گيرد كه تفاوتي هم از دست ندهد اما از منظر پوزيسيوني حركتي اشتباه است كه در مرحله وسط بازي و يا حتي آخر بازي نمود پيدا مي‌كند. مثال‌هاي بسياري به صورت تخصصي در بازي بزرگان شطرنج جهان از اين دست حركات مي توان ديد.

مثال بازي شطرنج را آوردم تا به بازي شطرنج سياسي برسم كه اصلاح‌طلبان در شروع بازي انتخابات دچار همان اشتباه پوزيسيوني شدند و الحال كه به آخر بازي كه مرحله دوم انتخابات مجلس هشتم است، نزديك مي شوند به ضعف موقعيت خود بيش از پيش پي مي برند.

اين روزها بحث كناره‌گيري از مرحله دوم انتخابات نزد بزرگان اصلاح‌طلب مطرح است كه خبرگزاري فارس هم امروز در گزارشي ساختگي در اين‌باره از يك منبع به اصطلاح نزديك به اصلاح‌طلبان منتشر كرده است. خبرگزاري فارس كه بر اين اعتقادم فاكس نيوز ايران است، از زبان يك منبع آگاه و نزديك به اصلاح‌طلبان ديدگاه‌هاي جناح راست را مطرح كرده و به صورت تحقيرآميزي عدم شركت و انصراف اصلاح‌طلبان را همانند روغن ريخته نذر امامزاده كردن، تعبير كرده است.

بسياري از مفسران و روزنامه گناران داخلي و خارج‌نشين در مقالات و يادداشت‌هايي به خاتمي و ياران‌اش هشدار داده بودند كه شركت در انتخابات يك اشتباه بزرگ در موقعيت كنوني سياسي ايران است كه به انزواي هر چه بيشتر آنان و نفرت بيشتر عمومي منجر خواهد شد و نتيجه انتخابات نيز تائيد همين مدعاست. چون حكومت تمامي راه‌هاي ورود به يك انتخابات سالم و آزاد را همان ابتدا بست و آيت‌الله خامنه‌اي تائيدي بر آن نشاند. شايد اولين حركت اشتباه اصلاح‌طلبان عدم حمايت از بيانيه نهضت آزادي بود كه پس رد صلاحيت گسترده توسط هيئت نظارت خواستار نظارت بين‌المللي بر انتخابات شد.

قريب به اتفاق بر اين گمان بودند كه تائيد‌شدگان جناح اصلاحات بازوي قدرتمندي از براي جلب افكار عمومي ندارند و از آنجا كه بزرگان اصلاح‌طلب در دوران گذشته زخم‌هايي را بر پيكره و بنده جريان اصلاحات و دمكراسي وارد كرده اند و جامعه نيز از اين بابت به اندازه كافي دل‌زده و سايست زده شده است، لذا بر توهمات گذشته پايبند ماندند و به اميد رسيدن به قدرت به بازي تن دادند كه عاقبت كار مشخص بود.

به واقع اصلاح طلبان نه تنها با اعلام شركت در انتخابات اشتباه بزرگ پوزيسيوني كردند، بلكه از ابتدا با مهره‌‌هاي كمتر به رقابت با محافظه‌كاران در شطرنج سياسي پرداختند. يعني اشتباه پشت اشتباه. و خب در شطرنج سياست و باخت در بازي‌هاي اينچنيني هزينه‌هاي سنگيني به همراه دارد، بالخص اصرار ورزيدن بر ادامه بازي در موقعيت بازنده.

باري، اين روزها كه بزرگان اصلاحات قرار است بازي انتخابات را نيمه‌كاره بگذارند و به بهانه تقلب و عدم رعايت قائده بازي انتخاباتي از جانب جناح رقيب كنار بكشند، بايد به ايشان اين نكته را متذكر شد كه بسيار دير شده است و ترك بازي چيزي را عوض نخواهد كرد. اصلاح‌طلبان حكومتي از ابتدا بازنده اين بازي بودند؛ چون از همان ابتدا تمامي حركات‌‌شان اشتباه بود. چه شركت در انتخابات و چه اعلام ليست 30 نفره در تهران. و الحال كه نه وجهه‌اي نزد افكارعمومي براي خود باقي گذاشته‌‌اند و نه به پيروزي حداقلي در مرحله اول انتخابات رسيده‌اند، بناي ترك بازي و تحريم مرحله دوم را دارند. و خب چه گمان مي‌كنند بعد از عدم شركت‌شان كه جامعه آنان را ببخشد؟!

به گمانم اگر بر اين باور اند و اميد دارند، سخت در اشتباه هستند كه جناح اصلاحات و خاتمي و يارانش از همان روز اعلام اوليه تائيد صلاحيت شدگان توسط هيئت نظارت قافيه را باختند و امروزه روز بازنده دو سر هستند و ديگر نه جامعه را حامي خود دارند و نه كرسي‌هاي قدرت را و شايد براي مدت طولاني نتوانند وجهه خود را در جامعه حتي ترميم كنند.